Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-06@10:54:57 GMT

پس از تقریظ رهبری احساس خستگی نخواهم کرد

تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۶۵۳۵۴

پس از تقریظ رهبری احساس خستگی نخواهم کرد

مراسم رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «مربع‌های قرمز» شامگاه روز ۲۹ شهریور ماه برگزار شد.

به گزارش مشرق، «مربع‌های قرمز» نوشته زینب عرفانیان، روایت خاطرات حاج حسین یکتا، چهره فرهنگی، رسانه‌ای و جانباز و راوی دفاع مقدس است. عرفانیان در گفتگو با «جوان» درباره این کتاب و تقریظ رهبر معظم انقلاب می‌گوید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


چه زمانی متوجه شدید که رهبر انقلاب بر کتاب «مربع‌های قرمز» تقریظی نگاشته‌اند؟!
قبل از تاریخ تقریظ که در متن منتشر شده و معلوم است، من خبرهایی درباره اینکه مقام معظم رهبری بر کتاب تقریظی نوشته‌اند داشتم ولی تا لحظه رونمایی از متن و محتوایش اطلاعی نداشتم.
رهبر انقلاب در متن تقریظ از کتاب تمجید کرده‌اند، نگاه ویژه ایشان نسبت به «مربع‌های قرمز» چه حسی در شما به وجود آورده است؟!
قطعاً احساس خرسندی دارم، این لطف خداوند است و حس می‌کنم دلیل آن ناشی از احساس پاک حاج حسین یکتا و اخلاص آقای خلیلی{مدیر انتشارات شهید کاظمی} در انتشار کتاب است که نه تنها در مورد «مربع‌های قرمز» بلکه در مورد دیگر کتاب‌هایی که منتشر کرده‌اند نیز چنین توجهی را دارند. فکر می‌کنم پس از انتشار این تقریظ خستگی‌های آن سه سال از تنم بیرون رفت و معتقدم ان‌شاءالله دیگر در کار خاطره‌نویسی دچار هیچ خستگی‌ای نخواهم نشد.
منظورتان از آن سه سال کدام سال‌هاست؟!
نگارش کتاب سه سال به طول انجامیده است. در این مدت تلاش کردم که متن بیشتر واقع‌گرایانه باشد و در جایی که ادبیات وارد شده سعی کرده‌ام تا حدی از آن استفاده کنم که به اصل واقعیت خدشه‌ای وارد نشود و اصل را بر امانتداری گذاشته‌ام.
برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند، علت نامگذاری «مربع‌های قرمز» را توضیح می‌دهید؟
آقای یکتا در دوران دفاع مقدس مسئول آمار گردان بودند. ایشان دفترچه‌ای داشتند که همیشه در جیبشان بوده و در عملیات‌ها جلوی نام شهدا را مربع قرمز می‌گذاشتند. پس از مدتی این آرزو در حاج حسین به وجود می‌آید که‌ای کاش یک نفر هم جلوی اسم من مربع قرمز بکشد.
حاج حسین راوی مشهور دفاع مقدس هستند، روایت کردن خاطرات یک راوی واقعاً خیلی سخت است؟!
چون ایشان خودشان راوی هستند و مدام در حال بیان خاطره هستند. اتفاقی می‌افتد که ما در خاطره‌نگاری به آن «زنده شدن خاطره» و «دست و پا درآوردن خاطره» می‌گوییم. در اینجا خاطره رنگ پیدا می‌کند و دارای زوائد می‌شود. وظیفه خاطره‌نگار این است که زواید را از خاطره بتراشد تا به اصل آن برسد. این کار با آزمون‌های راستی‌آزمایی و مصاحبه‌های مکرر و سؤالات پی‌درپی ایجاد می‌شود. من هم برای راستی‌آزمایی در گفتگوها با حاج حسین و رسیدن به واقعیت از سخنان همرزمان ایشان استفاده کردم.
در مصاحبه‌ای به حضور آقای حاج احمد فتوحی، از همرزمان حاج حسین و حافظه خوبش اشاره کردید، چقدر لزوم استفاده از چنین افرادی در جمع‌آوری خاطرات را احساس کردید؟
بله، مثل آقای فتوحی زیاد هستند که حافظه‌های قوی دارند. به دلیل تعدد خاطرات حاج حسین یکتا بعضی جاها واقعاً حافظه‌شان یاری نمی‌کرد برای همین از کمک تعدادی از همرزمان استفاده کردیم.
«مربع‌های قرمز» سومین اثر پیاپی شما درباره ادبیات مقاومت است و گویا روند نگارش این کتاب‌ها به هم مرتبط بوده، در این باره بیشتر بگویید.
به نظرم این‌ها همه قسمت بوده و من نقشی در آن نداشتم. این قسمت بوده که من کتاب «علمداران» را بنویسم و خانواده شهید رحیمی درخواست کردند کتاب «رسول مولتان» را بنویسم و آقای یکتا آن را ببینند و بگویند که کتاب خاطراتشان را من بنویسم، من در همه این کتاب‌ها انتخاب شدم. اکنون هم منتظرم و معتقدم کتاب «مربع‌های قرمز» باعث خواهد شد شخص بعدی برای سفارش سراغم بیاید!
در مصاحبه‌ای گفته‌اید که در رشته تاریخ تحصیل کرده‌اید، چه شد که یک تاریخ‌خوانده سر از ادبیات و نویسندگی درآورد؟! آن هم در حوزه ادبیات مقاومت!
این اتفاق به حدود ۸۱ سال پیش بازمی‌گردد. آن زمان بعد از خواندن کتاب «شوکران» زندگی شهید منوچهر مدق، به نوشتن علاقه‌مند شدم. آن زمان رفت و آمدی به آسایشگاه جانبازان «ثارالله» داشتم. در صحبت با بعضی از جانبازان به این نتیجه رسیدم که خاطرات آن‌ها جنبه نگارشی دارد.
کتاب جدیدی در دست انتشار دارید یا موضوع تازه‌ای را برای نگارش دارید؟
کتاب مادر شهیدان خالقی‌پور که طرح جلد آن رونمایی شد به زودی منتشر خواهد شد. بعد از ماه صفر هم خاطرات شهید رکن‌آبادی را آماده خواهم کرد.
ثبت خاطرات رزمندگان، ایثارگران و پرداختن به زندگی شهدا چند سالی است به یک حرکت فرهنگی تبدیل شده، این کار را چطور ارزیابی می‌کنید؟
اتفاق خیلی خوبی است. اینکه خاطرات در حال ثبت و ضبط شدن است، کار بزرگی است ولی این میدان آنقدر بزرگ است که نیاز به ورود نیروهای جدید دارد، چون افراد زیادی هستند که هنوز باید خاطراتشان را نوشت و ضبط کرد. نوشتن این خاطرات را نباید صرفاً به عنوان خاطره‌نگاری نگاه کرد، این کار نوشتن و جمع‌آوری تاریخ شفاهی یک ملت است. این کار در وهله اول به منزله هویت‌شناسی است. اگر ما داستان قهرمانان خود را روایت نکنیم، قطعاً کسان دیگری خواهند آمد و آن را به نوع دیگری بیان خواهند کرد. اهمیت بعدی این کار نشان دادن هویت جنگ ما بود. جنگ برای ما مثل سایر جنگ‌ها درگیری بر سر زمین و منابع نبود، جنگ ما بر سر آرمان‌ها و هویت بود. نوشتن خاطرات به بیان این تفاوت‌ها کمک می‌کند. در نهایت تاثیر بین‌المللی و فرامرزی است؛ اینکه به واسطه ثبت خاطرات و روایت‌های دفاع مقدس، ما فرهنگ جهاد را صادر می‌کنیم. مقاومتی که فرهنگ شد در بیرون از مرزها دیده و شنیده می‌شود. جوان آنلاین

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا قرارداد ایران و چین شهید کتاب نمایشگاه کتاب انتشارات شهید کاظمی مربع های قرمز دفاع مقدس حاج حسین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۶۵۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

صدایی که چهره خانم معلم را نگران می‌کرد

ایسنا/لرستان توجه! توجه! محل خود را ترک و به مکان امن پناه ببرید.  این صدای آشنایی است که بخشی از خاطرات ما دهه شصتی‌ها را تشکیل می‌دهد؛ اصلا ذهنمان را مشغول کرده و خیال ندارد از مخیله‌مان پاک شود.

توجه! توجه! محل خود را ترک و به مکان امن پناه ببرید.  این صدای آشنایی است که بخشی از خاطرات ما دهه شصتی‌ها را تشکیل می‌دهد؛ اصلا ذهنمان را مشغول کرده و خیال ندارد از مخیله‌مان پاک شود.

صدای آژیر پراسترس دوران جنگ، روزهایی که بمباران خاطراتمان را رقم می‌زد. برای دشمن فرقی نمی‌کرد که اهداف موشکی‌اش سرباز هست یا سردار، خانواده‌ هست یا دانش‌آموز، کاسب هست یا رفتگر! برای او ایرانی بودن مهمترین هدف بود برای کشته شدن، برای معلولیت، برای شکار...

در آن روزها اضطرابی که بر همه ما کودکان دهه ۶۰ مستولی بود صدای آژیر وضعیت قرمز بود که از رادیو در مواقعی که رادارها حضور یک هواپیمای جنگنده عراقی را در مناطق ردیابی می‌کردند، پخش می‌شد: «توجه! توجه! صدایی که هم‌اکنون می‌شنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنا و مفهوم آن این است که حمله هوایی انجام خواهد شد محل کار و منزل خود را ترک کنید و به پناهگاه‌ها و نقاط امن پناه ببرید»! اوووووووووووو ...

خاطرم هست که زمانی این صدا از رادیو پخش می‌شد چهره خانم معلم درهم می‌رفت اما سعی می‌کرد اضطرابش را پشت لبخندی مصنوعی پنهان کند و یکی یکی بچه‌ها را که از ترس جیغ می‌کشند به پناهگاه ببرد، یکدفعه متوجه می‌شد کودکی زیر میز خودش را خیس کرده و او بدون اینکه اجازه بدهد بقیه متوجه شوند آرامش می‌کرد و با همان شرایط او را در آغوش می‌کشید و به پناهگاه می‌برد.

امان از آن روز که صدای صوت موشک زودتر از پیام رادیو می‌رسید و مدرسه با خاک یکسان می‌شد. مثل همان روزی که پنج دانش‌آموز دختر دبیرستان بنت‌الهدی صدر خرم‌آباد هرگز به خانه برنگشتند.

شهیده سیده زهرا رحیمی، شهیده نازیلا جزایری، دیانا کاکاوندی، شهیده لعبت نادی و شهیده طاهره جابری و معلم‌هایی که هر سال داغ دلشان با آن خاطرات تلخ تازه می‌شود.

هفته بزرگداشت معلم برهمه زحمتکشان عرصه تعلیم و تربیت مبارک باد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • آزادسازی پنج هزار متر مربع از اراضی ملی در خلخال
  • استاد مسعود اسکویی نقش الگوسازی داشت
  • مصرف خودسرانه این آمپول خطرات جبران ناپذیری دارد!
  • احداث ۴۲ هزار متر مربع فضای آموزشی در ایلام
  • تخریب ۵۳ بنای غیرمجاز در استان قزوین
  • صدایی که چهره خانم معلم را نگران می‌کرد
  • یادآوری خاطرات با نسخه بدنساز داستان اسباب بازی ها(عکس)
  • کمبود این ویتامین سبب کاهش وزن می‌شود
  • رقیب خسرو حیدری در 38 سالگی مثل 20 ساله‌ها
  • این علائم نشان دهنده کمبود ویتامین B۱ است